محکومیت مقصران مرگ دختر جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۱۴۱۲۵
این حادثه در شب چهارشنبه سوری سال ۹۵، در میهمانی یک خانه ویلایی خارج از شهر رخ داد. «غزل» و دوستانش قرار گذاشته بودند به خانه یکی از دوستان مشترکشان بروند و تا صبح همانجا جشن بگیرند و آتش بازی کنند.
اخبار اجتماعی- پدر و مادر «غزل» از این میهمانی خبر نداشتند و دخترشان به آنها گفته بود قرار است از سر کار به خانه دوست و همکارش «سارا» برود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پدر و مادر «غزل» با تماس مسئولان بیمارستان خود را بر بالین تنها فرزندشان رساندند، اما او ساعاتی بعد به خاطر مسمومیت ناشی از الکل مقابل چشمانشان جان باخت.
دوستان «غزل» پس از انجام اقدامات درمانی از بیمارستان مرخص شدند، اما روز بعد متوجه شدند علاوه بر «غزل»، یکی از پسرانی که در آن میهمانی همراهشان بوده نیز هر دو چشمش کم بینا شده است و شرایط خوبی ندارد.
شکایت پدر و مادر غزل
مادر و پدر داغدیده با طرح شکایتی در کلانتری جنوب شرق تهران، با حضور در دادسرا از دوستان دخترشان، میزبانان میهمانی و کادر بیمارستان به خاطر قصور در درمان دختر جوان شکایت کردند.
جسد «غزل» برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان پس از بررسی، مسمومیت با الکل را علت قطعی مرگ اعلام کردند.
با ارجاع پرونده به دادسرا، دوستان «غزل» و میزبان میهمانی از سوی بازپرس تحت بازجویی قرار گرفتند و با اظهارات آنها فروشنده الکل نیز دستگیر شد.
دختر جوانی که میزبان میهمانی بود به بازپرس پرونده گفت: «آن شب بجز «غزل» و دوستانش، بقیه میهمانان ما هم از آن نوشیدنیها مصرف کرده بودند، اما هیچ کسی جز این گروه مشکلی پیدا نکردهاند. آنها فقط تا ساعت ۱۱ پیش ما بودند و بعد از آن قرار بود به فشم بروند. شاید در آنجا چیزی مصرف کرده باشند. شیشههای مشروب پلمب و کارخانهای بستهبندی شده بود. نمیدانم چطور این اتفاق افتاده است.» با دستگیری فروشنده الکل، انبار او نیز که پر از شیشههای مشروب بود کشف و همه محتویات آن توقیف و نابود شد. میزبان میهمانی و مرد فروشنده بهدلیل اینکه تأمینکننده مشروب بودند به نوعی در مرگ دختر متوفی و کم بینایی پسر جوان مقصر شناخته شدند و پرونده آنها برای رسیدگی به دادگاه کیفری فرستاده شد.
اما با توجه به شکایت والدین غزل از کادر درمانی بیمارستان بررسی میزان قصور آنها نیز در دستور کار قرار گرفت. براساس گزارش بیمارستان، دختر جوان که با سطح هوشیاری پایین پذیرش شده و پس از تشنج و احیای قلبی به آی سی یو انتقال یافته بود، با وجود تلاش پزشکان دو روز بعد روی تخت بیمارستان جان باخته بود. کمیسیون ۳ نفره و ۵ نفره پزشکی قانونی پس از بررسی این شرح حال، متخصص داخلی را بهدلیل حضور نیافتن بر بالین بیمار و درمان ناصحیح، به بیمبالاتی محکوم کرد و او را در مرگ دختر جوان به میزان ۵ درصد مقصر شناخت.
با این نظریه کیفرخواست پرونده با تعیین قصور ۵۰ درصدی برای متوفی، ۳۵ درصد برای فروشنده مشروب، ۵ درصد خریدار، ۵ درصد پزشک معالج و ۵ درصد میزبان میهمانی و در بخش دوم پرونده؛ تعیین قصور ۲۵ درصدی برای پسر کم بینا، ۲۵ درصد برای فروشنده مشروب، ۲۵ درصدبرای خریدار و ۲۵ درصد برای میزبان میهمانی در پرونده آسیب بدنی صادر شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه ۱۰۴۳ دادگاه کیفری ۲ (مجتمع شهید قدوسی) به ریاست قاضی محبوب افراسیاب قرار گرفت.
قاضی پس از بررسی مدارک، نظریه کمیسیون پزشکی و اظهارات شاکیان پرونده و متهمان، متخصص داخلی بیمارستان را به پرداخت ۱۰ میلیون تومان جریمه نقدی جایگزین حبس و پرداخت ۴ درصد دیه کامل انسان محکوم و فروشنده و خریدار مشروب و میزبان میهمانی را به طور مشترک و به تساوی به پرداخت ۴۵ درصد دیه کامل انسان در حق خانواده دختر جوان ملزم کرد. همچنین هر سه متهم در پرونده کم بینا شدن پسر جوان، به تساوی به پرداخت ۵۰ درصد از دو فقره نصف دیه کامل از جهت دیه کاهش بینایی هر دو چشم راست و چپ محکوم شدند.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: مسمومیت پدر و مادر مرگ موسیقی مشروب پارتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۱۴۱۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفتوگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیریهای مکرر و چندین روزهام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفتههای دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبتهای مصاحبهشونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم میدانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پروندهای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.
«ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلقآویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان میدهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمیکند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانهها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانهها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.
مرکز اطلاعرسانی پلیس نیز در اطلاعیهای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بیجان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافتههای پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشتهای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»
با این حال و با گذشت یکسال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.
پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفتوگویی داشته باشد.
پدرم میدانست
چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگشان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز میگوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» ....
۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشتهای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشتهای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانوادهاش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسیهای اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاعرسانی میشود.»
این در حالی است که تاکنون و با گذشت یکسال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.
۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاریها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام میگرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم میکرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم میگیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»
پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...